نتایج جستجوی عبارت «محمد علی احصایی دبستان بختگانِ مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی دبیرستان امام خمینی(ره) دبیرستان شهید بهشتی دانشگاه شهید چمران طریق‌القدس فتح‌المبین رمضان بیت‌المقدس خیبر ثامن‌الائمه(ع) جفیر ۱۳۶۲/۱۲/۵ والفجر ۱» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه آزاده و جانباز عبدالله زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالله زارعی فرزند خانی، در سال 1347 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام روستای خواجه جمالی بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان وقار خواجه جمالی با موفقیت گذراند. سپس جهت ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی شهید موسوی ( دکتر فاطمی سابق ) ثبت نام نمود و این دوران را نیز با موفقیت چشمگیری پشت سر گذاشت. در سال 1365 عازم میادین نبرد شده و در عملیات کربلای 5 بعنوان امدادگر...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شهر امروز پرازسرو وگل ویاسمن است مجلس یاد شهیدان مشبک بدن اسـت شهر نی ریز نگرغرق گل و لاله دگر آمده هرچه شقایق که تو بینی زسفر نیست این لاله و این نسترن وسرو سـمن هریکی تازه جوانی همگی سیم بدن کرده در راه خدا با همه ایثار قیام کرده پیمان گران رابر محبوب تمام آن یکی قاسم گلچین ودگر دهقانپور پورزین ا لعابدین را که ببینی به حضور همه یاران خدا وهمه ایثارگران بهر پیروزی حق درره...
کلیات عملیـات ثامـن الائـمه(ع)
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات ثامن الائمه (ع »
این عملیات در تاریخ ۱۳۶۰/۷/۵ در محور آبادان باهدف شکست حصر آبادان و با همکاری نیروهای سپاه، بسیج و ارتش انجام شد. عملیات ثامن‌الائمه (ع)، اولین عملیات گسترده مردمی علیه نیروهای متجاوز بود. مردم شهرستان نی‌ریز بااطلاع از انجام عملیات گسترده علیه بعثیان متجاوز، در شهریورماه ۱۳۶۰ نیرویی به استعداد هشتاد نفر عازم میدان‌ها نبرد کردند. آقای خلیل داودی در مورد چگونگی حضور نیروهای شهرستان نی‌ریز در این عملیات می‌گوید: (داودی 4-1) یک شب! حدود ساعت یازده به‌اتفاق فرماندهی...
بیاد شهدای عملیات رمضان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
شعله زدیاد دو گل یاد دو داوودی بجانم نی دوگل، سروروانم نی سرو باغ بوستانم   هم‌مجیدوهم‌حمیدآن‌پاسدارنوجوانم پاسداران‌حافظان‌مکتب‌الله‌در آخرزمانم   تا دو صد رحمت بر این گلهای داوودی بخوانم یاد جانسوز شهیدان چون بیاید بر زبانم اشک می سازدروان‌ازدیدگان‌خون فشانم   خاطرات شادشان آتش‌فشانداز بیانم            شعله ها انگیزد وآتش‌ زند بر استخوانم   خاطرات دلنشین شان کی بیان کردن توانم یاد می آرم ز تاریخ و  زبان ناطق او              یاد می آرم ز هابیل و زخون نـاحـق او   یادمی‌آرم‌ز ظلم‌ بی حد و از سابق او یـاد می آرم...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند                                به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بی‌کرانه آسمان‌ها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنون‌صفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نی‌ریز و در میان خانواده‌ای...
نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
نیروهای اعزامی از شهرستان نی‌ریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند‌. این نیروها جمعی گردان 9040 از تیپ 33 المهدی‌(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهده‌دار بودند‌. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید‌: عصر یکی از روزهای بهار 1362 عازم منطقه عملیاتی شدیم‌. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
چهاردهمین روز از مهر سال 1348، زردی برگ درختان و ریزش آنها حکایت از رسیدن فصل خزان را می‌کرد. صبحگاه همان روز در روستای طشک، از توابع آباده طشک، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی، طفلی چشم به جهان گشود که همراه خود بهار پر طراوت زندگی را در خزان نمایان ساخت. نام جهانبخش را برای او برگزیدند و در دامان پر مهر خود به تربیت وی همت گماشتند. گامهای مصمم خود را برای فراگرفتن دانش به سوی دبستان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمدرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد رضا اميني »
در یک روز سرد زمستانی ـ نوزدهم بهمن سال ۱۳۴۷ ـ وجود پرحرارت و لطیف محمدرضا، در روستای سبز آباد رودخور گرمابخش خانواده‌ای مسلمان و متدین شد. دوران کودکی را در آرامش سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را تا مقطع چهارم دبستان در روستای چاه‌نصرویه ادامه داد، سپس به دلیل نبودن امکانات از ادامه تحصیل بازماند. بعد از آن همراه و همگام با پدر به امور کشاورزی پرداخت. ده سالی بیشتر از عمر...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حاج علی دهقانپور »
5 /1/ 1307 آنگاه که از راه رسید، رایحه وجود او عطر دل‌انگیز بهار را در روستای امیرآباد سیرجان پراکند. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای این میهمان نورسیده شد. به عشق مولای متقیان اورا «علی» نامیدن و در تربیت وی براساس آداب و سنن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. علی دوران کودکی را در کنار خانواده و در محیطی ساده و بی‌ریا سپری کرد. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان شد و تا کلاس...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید علی میرزازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد علي ميرزازاده »
در یکی از روزهای گرم تابستان ـ 18/5/1326ـ در شهرستان نی‌ریز کودکی در خانواده‌ای مؤمن پا به عرصه وجود گذاشت. اورا همنام مولایش علی(ع) نامیدند. دوران کودکی را با محبت‌های بی‌دریغ پدر و مادری مهربان طی کرد و برای کسب علم وارد مدرسه شد. دوران ابتدائی را در دبستان فرهنگ اسلامی (پهلوی) و دوره دبیرستان را تا سال دوم، در دبیرستان احمد نی‌ریزی گذراند، سپس ترک تحصیل کرد. در سن 20 سالگی به استخدام ارتش درآمد و به...